اینهمه درد کشیدم اینهمه زجر کشیدم وقتی بقیه داشتن از جوونیشون لذت میبردن من داشتم توی عذاب میسوختم حالا که پیر شدم و دیگه هیچ امیدی به زندگی ندارم و گوشه نشین شدم دیگه طاقت دیدن درد بچه مو ندارم
وقتی یه درد سر باز میکنه بقیه دردا هم بیدار میشن این بار سنگین عذاب قلبای همیشه خستست
درباره این سایت